در طول یکسال که گذشت آنقدر خبرها و وعده های دروغ درباره نجات دریاچه اورمیه شنیدیم که دیگر عادی شده است. انگار که ذات و ناف ما و مدیران ما را با دروغ و وعده های توخالی بسته اند!
دریاچه همچنان در حال تلاش برای زنده ماندن است ولی ما انسانها نمیگذاریم زنده بماند!
اگر طبیعت بحال خود بود نجات میافت ولی ما مانع آن هستیم!
مردم آذربایجان، فقط به رحمت الهی چشم دوخته اند. هیچ وعده ای را دیگر باور نداریم این حقیقت تلخیست که احساسات مردم به بازی گرفته شد و از آن تلخ تر اینست که مردم مناطق حاشیه دریاچه اورمیه، شاهد کمرنگ شدن امیدها و زندگی خود هستند. ما یکروز هم در بمبهای نمک دوام نمیاوریم اما مردم مناطق ساحلی مجبورند...
با دیدن خشکی آب دریاچه ، چشمها پر آب میشوند ناخوداگاه اما چاره ای نیست این خنجر را تحمل میکنیم به امید خدایی که دروغ نمیگوید و مهربان است هرچند ما نامهربان بودیم...!
عکسهایی که در نوروز 1397 از دریاچه اورمیه گرفتم که با بارشهای اخیر کمی وسط آن پر شده است والا مسئولان برخلاف وعده ها، اقدامات لازم را انجام نداده اند!


با دیدن کمی آب از خوشحالی پر دراوردیم و زدیم به آب شور !
اینجا میتوانست به یکی از بزرگترین جاذبه های توریستی ایران تبدیل شود اما هیچ...
نمکهای اطراف دریاچه طوفان نمکی شده بودند و همه جا پخش میشدند!
مردم آن مناطق و حیات آن کاملا درخطر هستند و همه جا شوره زار شده است!
تابستان سختی در پیش از اقدامی نشود


توفان نمک/ چرنوبیل ایران را دریابید امید خزانی
توفان دیروز در استانهای آذربایجان غربی و شرقی تنها نوک آن کوه یخ است
که در ماهها و سالهای آینده میتواند فاجعۀ زیست محیطی بسا
خانمانسوزتری از حادثۀ چرنوبیل در دوران اتحاد شوروری را برای ساکنان حوزه
دریاچۀ ارومیه رقم زند.
بیماری های حاد ریوی، انواع سرطانها،
نازاییهای ناشی از توفانهای نمک بستر خشکشدۀ دریاچه، میتواند نسل
مردمان ساکن آن دیار را به کام نیستی بکشاند. کاش حادثه تنها محدود به
شکسته شدن درختها و فرو ریختن سازههای در حال ساخت بود اما اتفاق نه
چندان غیرمنتظره و تلخی رخ داده است:
توفان نمک! نمکی که با خشک شدن دریاچۀ ارومیه ، آماده جاری کردن قوانین طبیعت بود، تا بفهماند با طبیعت چگونه باید رفتار کرد.
نگین فیروزه ای ایران که میتوانست قطب گردشگری eco- tourism منطقه شود ،
عملا در اثر سوء مدیریت و فقدان مدیریت استراتژیک از بین رفته است و اکنون
فقط انتخاب بین بد و بدترها مانده است!
انتخاب بین قربانی شدن 6 میلیون انسان در اثر توفان نمک و یا اصرار بر
ادامۀ کشاورزیِ کمبازده سنتی با داعیه یا هدف خودکفایی تولیدات کشاورزی و
صنعتی منطقه!
ما بدون در نظر گرفتن واقعیتهای اقلیمیمان ، در دام
شعار سرمایهداری " تولید بیشتر، مصرف بیشتر" افتادیم ، آن هم از
خطرناکترین نوع آن در بخش توسعه سنتی کشاورزی که چوب حراج زد به بیش از
3/2 منابع آبی تجدید ناپذیرمان!
افزایش 300 درصدی سطح زیرکشت با راندمان پایین 35 درصد از 150 هزار
هکتار در سال 58 به 450 هزار در سال 85 و حفر 24 هزار حلقه چاه غیرمجاز و
40 سد در حوزه دریاچه خطا یا حتی خیانتی بود که فقدان مدیریت استراتژیک در
حق ایران و آیندگان این سرزمین مرتکب شده است.

میانگذر مرگ دریاچه اورمیه !





تداوم توفان های نمک
باعث تخریب صدها هزار هکتار از مزارع حوزه آبریز ارومیه در سه استان
خواهند شد و حتی در اندک زمانی سطح زیرکشت منطقه را به کمتر از 3 دهه پیش
تقلیل خواهند داد.
عکسهای منتشر شده جاده ها و مزارع اطراف دریاچه
ارومیه که جزو حاصلخیزترین مناطق ایران هستند، یادآور تصاویر بعد از
آزمایش بمب هیدروژنی توسط آمریکا در سال 1954موسوم به Castle Bravo است؛
بزرگترین آلودگی رادیواکتیو طول تاریخ.
دریاچۀ ارومیه بالقوه قابلیت تبدیل شدن به حادثهای بس تاسفبارتر از
چرنوبیل را دارد. چون دامنۀ تاثیرگذاریاش مناطق گستردهای از ایران را
فراخواهد گرفت و در بالای لیست بزرگترین فجایع زیست محیطی محصول دست بشر
بالاتر از فاجعه رآکتور چرنوبیل، آلودگی 1952 لندن و منطقه آرال شوروی سابق
قرار خواهد گرفت. چرنوبیل هنوز پس از 32 سال از وقوعش قربانی می گیرد و
حداقل تا 20000 سال دیگر برای سکونت امن نخواهد بود!
برای درک
فاجعۀ توفانهای نمک حوزه دریاچه ارومیه کافی است 6100 کیلومتر مربع –معادل
10 برابر کشور بحرین و 80 درصد کشور قطر- میلیاردها تن نمک انباشته در
بستر دریاچه ارومیه را تصور کنید که هر لحظه با اندک باد و توفانی می
توانند خاکستر مرگ و خرابی معادل چندین بمب هیدروژنی را تا محدوده زنجان و
قزوین پخش کنند!
زمان اتخاذ تصمیمهای دشوار و دردناک و
غیرانتخاباتی برای ایرانزمین فرارسیده است. بحران زیستمحیطی بسیار زودتر
از افق 1400 انتخاباتی فرارسیده و از دشت های تشنه خوزستان و اصفهان تا
آذربایجان همه جا را در برگرفته است و "خیلی زود دیر شده است".
محیط
زیست که محصول میلیونها سال تکامل است از قوانین علی و معلولی سختی پیروی
می کند که قادر است انتقام سختی از ساکنان کره زمین که خود به آنها زندگی
بخشیده است، بکشد.برای مثال منطقه گوییوو چین که بزرگترین مدفن زباله های
الکترونیکی دنیا بوده است، با وجود تدابیر به کارگرفته شده سالیان سال است
که قربانی می گیرد. 88 درصد کودکان ساکن منطقه دارای مسمومیت سربی هستند و
چندین برابر نرخ متوسط دنیا، آمار نازایی و ناباروری منطقه است.
همیشه
واکنش دیر یا با تأخیر به قوانین طبیعت فاجعهبار بوده است اما همچنان
باید امیدوار بود تا دریاچۀ ارومیه و ساکنانش مصداقی برای اصطلاح " too
little too late " "خیلی دیر، خیلی اندک" از نظر مدیریتی نباشند.
گزارش نشنال جئوگرافیک درباره دریاچه اورمیه
مردم آذربایجان آن را “یگانه نگین
فیروزهای آذربایجان” مینامند، دریاچه اورمیه، دومین دریاچه نمک بزرگ در
خاورمیانه است. از اوایل دهه ۱۹۷۰، این دریاچه به تدریج رو به نابودی
گذاشت. در ۳۰ سال گذشته اندازه آن به میزان ۸۰ درصد کاهش یافته است.
فلامینگوهایی و سایر پرندگان مانند پلیکانها، حواصیل و اردکها هم غالبا
این دریاچه را ترک کردهاند. حتی گردشگرانی که برای حمام کردن در آبهای
گرم و نمکی دریاچه اورمیه به آنجا هجوم میبردهاند، هم دیگر به آنجا
نمیروند.
مردمی
که در تابستان در آبهای سرخ دریاچه اورمیه شنا میکنند. برای نسلها،
گردشگران از سراسر ایران به این دریاچه میآمدهاند. اما همزمان با کاهش ۸۰
درصدی مساحت دریاچه در دهه ۱۹۸۰، تعداد گردشگران هم کاهش یافت.
آنچه باقی مانده، لاشههای زنگزده کشتیهایی است که در گلولای نمیه مدفون
هستند. بادهایی که بر بستر دریاچه میوزند، طوفان نمک را به مزارع منتقل
میکنند و به آهستگی حاصلخیزی خاک آنها را از بین میبرند. ریزگردهای
نمکی و سمی، چشمها، پوست و ریههای مردم را در تبریز هم ملتهب میکند.
گروهی از بازنشستگان تبریزی در دریاچه قدم میزنند.
جئوگرافیک نوشت: “چه اتفاقی برای این دریاچه گرامی اتفاق افتاده است؟
دانشمندان میگویند تغییرات آبوهوایی، خشکسالیها را تشدید کرده و دمای
تابستانهای گرم را بالا برده است. دمایی که تبخیر آب را تسریع کرده است.
با این حال، این تنها بخشی از داستان است: مهندسان و کارشناسان آب اشاره
میکنند که دریاچه در این منطقه نیمه خشک، از هزاران چاه غیرقانونی و احداث
سدها و پروژههای آبیاری رنج میبرد. پروژههایی که آب را از ریزآبهها
(رودهای کوچک) برای کاشت سیب، گندم و آفتابگردان منتقل میکنند.”
ساختمان
خالی و قایقهای متروک، همه آن چیزی است که در بندر رحمانلو باقی مانده
است. زمانی که دریاچه پرآب بود، ماشینها در اینجا برای تخلیه بارشان صف
میکشیدند.
به گفته این وبگاه، کارشناسان از دولت ایران خواستهاند تا قبل از مبتلا
شدن دریاچه اورمیه به سرنوشت دریای آرال در آسیای مرکزی، رویه خودش را
تغییر دهد. به نظر میرسد که صدای علم به گوش تهران رسیده است. حسن روحانی،
رئیس جمهور ایران، قول داده پنج میلیارد دلار برای احیای دریاچه اورمیه
هزینه کند. این احیا از طریق رهاسازی آب بیشتر از پشت سدها، بهبودی
سیستمهای آبیاری و روی آوردن به محصولاتی که کمتر آب مصرف میکنند، انجام
خواهد شد.
با این حال به گفته نشنال جئوگرافیک، پولهایی که قرار بود
برای احیای دریاچه اورمیه صرف شود، از بین رفت. امری که مانع پیشرفت احیای
دریاچه شد.
دانشآموزان
دبستان قلقچی مشغول بازی هستند. در این مدرسه فقط هشت دانشآموز باقی
ماندهاند. بسیاری از روستاهای اطارف دریاچه اورمیه به دلیل خشکسالی در
حال خالی از سکنه شدن هستند.
برنامه توسعه سازمان ملل با کشاورزان درباره روشهای پایدار جهت حفظ آب کار
میکند. اگر چه روابط ایران و آمریکا برای دههها پر تنش بوده است، اما
این دو کشور، به تبادل عملی برای رایزنی درباره چگونگی پرآب کردن مجدد
دریاچه اورمیه و دریاچه نمک بزرگ اوتا در آمریکا اجازه دادهاند.
در دبستان قلقچی فقط هشت دانشآموز وجود دارد و در یک کلاس درس میخوانند.
در یک جلسه سال ۲۰۱۶ که با همت آکادمیهای ملی علوم، مهندسی و پزشکی در
کالیفرنیا برگزار شد، دانشمندان ایرانی و آمریکایی داستانهای بشدت مشابهی
درباره چگونگی مقابله ایران و غرب آمریکا با خشکسالیهای چندین ساله ارائه
کردند. امیر آقاکوچک، استاد مهندسی در دانشگاه کالیفرنیا، گفته هر دو منطقه
در گذشته از خشکسالیهای شدید رنج بردهاند. تفاوت زمانی آشکار میشود که
تقاضاهای انسان از آب موجود و تجدیدپذیر فراتر رود. او گفت:”اگر در آینده
چنین خشکسالیای اتفاق بیافتد، تاثیرات شدیدتری خواهد داشت.”
محمد
آزموده و خانوادهاش برای ۸۵ سال مالک این قهوهخانه بودهاند. ۱۵ سال پیش
این مکان چنان شلوغ بود که مشتریان میبایست فنجان قهوهشان را در دست
میگرفتند زیرا جایی برای گذاشتن آنها وجود نداشت.
رضا
مناف زاده در اطراف دریاچه اورمیه بر باغ درختان میوهای کار میکند. جایی
که برای آبیاری محصولات از روش جدیدی استفاده میشود. او میگوید: “من
درباره آینده پسرم خیلی نگرانم. اگر در ایران آب وجود نخواهد داشت،
فرزندانمان علاقهشان به کشور شان را از دست خواهند داد.”
یک
مزرعه آفتابگردان. برخی از اینها با پلاستیک پوشانده شدهاند تا از آنها
در برابر نمک و ریزگردهای ناشی از بستر دریاچه محافظت شود.
برداشت گوجه فرنگی در روستای قلقچی، استان آذربایجان غربی
گله گوسفندان در نزدیکی دریاچه اورمیه
هزاران پشه سفید بر روی پنجره یک رستوران در اطراف دریاچه اورمیه
این
قایق تفریحی، نشان دهنده روزهای خوب تفریحگاه گردشگری باری است. این
تفریحگاه در سواحل دریاچه اورمیه در نزدیکی شهر قوشچی قرار داشت.
سه برادر در روستای گورچین قلعه
سه برادر در روستای گورچین قلعه
یک خانواده همزمان با غروف آفتاب در دریاچه اورمیه قدم میزند
پرندگان تاکسیدرمی شده در موزه تاریخ طبیعی اورمیه